" تو بُعدِ چهآرمِ خیآلم یه کلبه ی چوبی دآرم که سقفش مثلثیِ " میونِ درختآی یه جنگلِ دور افتآده پنآه گرفته تا کسی نتونه پیدآش کنه ؛ کنآرش یه رودِ که من عصرآ کنآرش میشینم ، پاهآمو توی آب میذارم و کتآب میخونم ، چآی میخورم اونجآ دور افتآده ترین منطقه ی اَمنِ منه که جز خودم هیچکس کلیدِ وارد شدن بهش رو نداره ! =
درباره این سایت